تمام زندگی ما حسناتمام زندگی ما حسنا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

حســــــــــــــــنا عشـــــــــ♥ــــــــق مامان و بابا (✿◠‿◠)

عاشقتم شیطونک

  سلام وروجک مامان چند روز پیش هوا سردشده بود و من تو خونه جوراب به پاهات کردم ماشالا اینقدر فعالی و دست و پا میزنی که  جوراب به پاهات نمیمونه     دیروز بردمت حموم وقتی از حموم اوردمت بیرون حوله رو گرفتم دورت خیلی خوشکل شدی عاشق این عکساتم قربونت برم که وقتی میخوام ازت عکس بگیرم خیره میشی به دوربین           ...
28 بهمن 1391

کارهای جدید حسنا خانومی

بازشکوفا میشوی و من شکوفا شدنت را غرق لذتم امروز میخوام از کارهای جدیدی که یاد گرفتی و شیطونیات بنویسم. این روزها خیلی بامزه شدی و منو بابا رو با کارهایی که انجام میدی کلی میخندونی وقت بابا باهات حرف میزنه زبونت رو میاری بیرون     دیشب واسه اولین بار پاهاتو گرفتی کار جدیدی که یاد گرفتی هرچی که گیرت میاد میبری تو دهنت    وقتی باهات بازی میکنم موهامو میکشی بعضی وقتاهم عینکمو از چشام درمیاری     وقتی بهت شیر میدم دستمو میگیری و تاکه نگاهت میکنم میخندی اونموقست که میخوام قورتت بدم وقتی خودتو میچرخونی زورت میاد و جیغ میزنی بعضی وقتا که بغلت میکنم و بوس...
28 بهمن 1391

مسابقه ی وبلاگی

سلام به همگی: مامان محمدحسین(جوجه کوچولو) لطف کردند و منو به مسابقه وبلاگی دعوت کرد.اینطور که من متوجه شدم باید سه دلیل ساخت وبلاگم رو اینجا بنویسم و از سه تا دوستای نی نی وبلاگی خودم هم بخوام که اینکار رو انجام بدن .حالا جایزش چی هست خودم هم نمیدونم   دلیل ساخت وبلاگم: 1 _دوست داشتم همه ی خاطرات دخترم رو واسش ثبت کنم 2_میخواستم با مامانهای دیگه اشنا بشم و از تجربه هاشون استفاده کنم 3_دلیل سومم اینه که خودمم سرگرمم 3تا از دوستام که به مسابقه دعوت میکنم: 1_شیماجون مامان آتیلا 2_زینب جون مامان امیرعلی(پسرک شیطون) 3_مامان مهدیس و ملیسا جون دوستای گلم شماهم 3 تا از دوستاتون رو...
19 بهمن 1391

اولین اسباب بازی

ورود حسناگلی به سرزمین اسباب بازیها        بالاخره دخترمون بزرگ شدو خودش راحت میتونه با اسباب بازی....بازی کنه         ٢شب قبل رفتیم منطقه که واست یه اسباب بازی بگیریم 2ساعت تموم دنبال یه اسباب بازی میگشتم که مناسبت باشه و باهاش سرگرم بشی همونی که میخواستم پیدا شدو توهم خیلی ازش خوشت اومد و وقتی میلرزه محکم میگیری تو دستت و خیره میشی بهش این عکسم یه یادگاری از اولین اسباب بازیت     ...
16 بهمن 1391

مدل جدید تلویزیون نگاه کردن به روش حسنا

سلام عزیز دل مامان دیشب داشتم پوشکت رو عوض میکردم دیدم ذول زدی به تلویزیون و اصلا تکون نمیخوردی وقتی هم کارم تموم شد تکون نخوردی و بازم نگاه میکردی حتی وقتی ازت عکس گرفتم بازم متوجه نشدی       ...
16 بهمن 1391

روروئک

سلام جیگر مامان.... امروز گذاشتمت تو روروئک تا سرگرم بشی اولش که ذوق میکنی ولی بعد 10دقیقه خسته میشی و نق میزنی که برت دارم.....پاهات به زمین میرسه ولی راه نمیری           ...
14 بهمن 1391

مادر

تقدیم به مادر خوبم مادر یعنی جمع همه ی خوبی ها مادر یعنی صبر و تحمل نه ماه بچه در شکم داشتن مادر یعنی تحمل درد شدید زایمان مادر یعنی شب ها تا صبح پای گهواره نخوابیدن مادر یعنی شیر دادن تا دوسالگی به فرزند مادر یعنی بوسه ی عشق مادر یعنی پیر شدن برای درخت شدن نهالش مادر یعنی عشق مادر یعنی زندگی مادر یعنی ….. مادر را نمی توانم توصیف کنم و هیچ کس هم نمی تواند به نظرم مادر سرشار از واژه های عشق آمیز است و من عاجز …. مادرم دوستت دارم     ...
11 بهمن 1391